در حال بارگذاری...
ورود به سامانه
مرا به خاطر بسپار
*
*
کلمه عبور را فراموش کردهاید؟
مرورگر شما قدیمی است. لطفا آن را بروز نمایید.
بروز رسانی مرورگر
Toggle navigation
صفحه اصلی
معرفی
اهداف و برنامه ها
آیین نامه ها و مقررات
درباره ما
اولیاء مدرسه
انجمن اولیا و مربیان
معرفی اعضا
گزارش جلسات
مدیریت
کادر اداری و اجرایی
کادر آموزشی و علمی
کادر فرهنگی
کادر پژوهش
واحدها
آموزش
معرفی واحد آموزش
اخبار واحد آموزش
گروه های آموزشی
پژوهش
معرفی واحد پژوهش
کارسوق ها
فرهنگی
واحد فرهنگی
برنامه ها و مناسبت ها
مشاوره
کتابخانه
سمعی و بصری
افتخارات
گالری عکس
تماس با ما
صفحه اصلی
معرفی
اهداف و برنامه ها
آیین نامه ها و مقررات
درباره ما
اولیاء مدرسه
انجمن اولیا و مربیان
معرفی اعضا
گزارش جلسات
مدیریت
کادر اداری و اجرایی
کادر آموزشی و علمی
کادر فرهنگی
کادر پژوهش
واحدها
آموزش
معرفی واحد آموزش
اخبار واحد آموزش
گروه های آموزشی
پژوهش
معرفی واحد پژوهش
کارسوق ها
فرهنگی
واحد فرهنگی
برنامه ها و مناسبت ها
مشاوره
کتابخانه
سمعی و بصری
افتخارات
گالری عکس
تماس با ما
15
بهمن
1403
کارسوق Gps2
مولف:
مهسا حقیقت مژده
/ دسته: دسته بندی نشده / رتبه دهید:
/5
سهشنبه ۱۶ بهمن
در زنگهای کلاسهای برفراز اندیشه هر پایه
در صورت غیر حضوری شدن کلاسها، کارسوق Gps2 طبق جدول زمانی کلاسهای آموزشی مدرسه، در روزهای غیرحضوری شدن، بصورت مجازی برگزار میگردد.
حضور در کارسوق الزامیست و لینک برگزاری هر کارسوق روز سهشنبه در پیام رسان شاد اعلام میگردد.
نظرسنجی انتخاب کلاسها هم فردا ساعت ۱۶ تا ۱۷ در پیام رسان شاد قرار داده خواهد شد.
ظرفیت هر کارگاه حداکثر ۲۰ نفر خواهد بود.
طراح پوستر: ستایش انصاری
سارا شیخ محمدی
:
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
موج، بخشی از طبیعت دریاست و به آن مجموعه از قطرات آب که قد کشیدهاند و دست در دست هم هستند گفته می شود.این مجموعه تا وقتی در حال تلاطم و بالا پریدن هستند موج نامیده میشوند. همین که آرام بگیرند می شوند آب، برکه یا هر نام دیگری، ولی قطعا نمی توانیم موج صدایشان کنیم!
از اینجا به بعد، نه تنها نامشان تغییر می کند بلکه اگر آرام گرفتن و گوشهنشینیشان طولانی شود و راکد باشند، بوی گندیدگیشان همه جا را بر میدارد و ماهیتشان نیز تغییر میکند...
آدمها هم همینطورند، به رفتارها و اقدامات و تفکراتشان نامیده می شوند...گوشه نشینی و راکد بودن میتواند باعث پوسیده شدن تفکر و تغییر ماهیتشان شود...
مردمانی هم هستند که می خواهند موج باشند، و از هیچ صخرهای نمی هراسند...
موجیم که آسودگی ما عدم ماست...
زهرا علیمردانی
:
ناگهان، پرده برانداخته ای!
آدمها بنده ی عادتند، زود انس میگیرند و شرایط زندگی شان، هرچه باشد، را میپذیرند. عادتها و الفت ها خوب بلدند ما را فریب بدهند و در ذهنمان ثبت کنند، همه چیز دلپذیر و مطابق میل است. حتا اگر هر روز دزد به کار و زندگی مان بزند و هر لحظه چماق تحقیر و ریشخند به مغزمان کوبیده شود. عادتها ما را بدعادت میکنند. یک پرده ی رنگارنگ جلوی چشم های ما میکشند و اجازه نمیدهند، آن پس و پشت ها را ببینیم. کشف آنچه که پشت عادت های ما در جریان است، فرصتی است که نصیب خیلی ذهن ها، خیلی آدم ها و خیلی ملت ها نمیشود.....
اما خب، همیشه هم بدشانس نیستیم. بعضی از ما مردم گاهی توانسته اند با دستهای قدرتمندی همسایه باشند که توانایی کنار زدن پرده ها و به هم ریختن عادت ها و بیدار کردن خوابیده ها را داشته اند.
داستان ما داستان دست هایی است که در گوشه های دور و نزدیک جهان « ناگهان، پرده ها را برانداخته اند». قهرمان هایی که به عادت ها، عادت نمیکنند
سارا رحیمی
:
بر شانههای شب
ایستادن فعل عجیبی است!
آدمهایی که در بحرانها میایستند، تصویرهای شگفتانگیزی میسازند که همهٔ آنها که میبینندشان، قصهشان را برای نسلهای بعد و بعدتر تعریف کنند.
آدم ایستاده را اگر از بالا نگاه کنی، شبیه نقطه است و اگر روبهرویش بایستی، خطی است صاف صاف!
ما قرار است دربارهٔ ایستادن حرف بزنیم. دربارهٔ اینکه چرا باید ایستاد، آدمهای ایستاده در ذهنمان چه شکلیاند و خطها و نقطهها اگر کنار هم قرار بگیرند، چه تصویری میسازند.
معصومه توکلی
: n
کتاب
عکسها، قصهها، شعرها، تحلیلهای تحلیلگران، تاریخنویسیهای مورخان...
کتابها وسیلهٔ خوبی برای مواجهه با گذشتهاند. کتابها به خاطر ماهیتشان -مکتوب بودن- ماندگارتر از تاریخ شفاهی و نقلهای سینه به سینهاند. معتبرتر و فراگیرتر از روایت پدر و پدربزرگ و عموزادهها هستند. آنجا توی کتابخانه منتظر چشمهای مشتاق و ذهنهای جویای حقیقتاند. ذهنهایی که تا سر از اصل ماجرا و آنچه واقعاً اتفاق افتاده درنیاورند، ولکُن قضیه نیستند. ذهنهایی مثل ذهنهای شما!
در این کارگاه میخواهیم با کتابهایی آشنا شویم که منبع خوبی برای رویارویی با گذشتهاند. منبع خوبی برای یافتن معنایی در سالهای رفته که توان بر دوش کشیدن بار سنگین حال و آینده را داشته باشد.
سوده هرمزان
:
خودم یا جامعه؟ مسئله این است.
دو هزار و سیصد و خردهای سال پیش! یک متفکر یونانی به نام ارسطو میگفت انسان مدنی بِالطَّبع است! یعنی انسان اگر بخواهد واقعا زندگی خوب و درست و به قول خودش سعادتمندانه ای داشته باشد باید در مدینه (شهر) زندگی کند، باید با بقیه در ارتباط باشد، به آنها کمک کند و از آنها کمک بگیرد. ارسطو فکر میکرد اگر یک انسان را با هممممهی چیزهایی که دوست دارد و لازمشان دارد در یک جزیره تنها بگذاریم، هرگز خوشبخت نمیشود!
توماس هابز ولی با حرفهای ارسطو موافق نبود. او یک فیلسوف انگلیسی در قرن شانزدهم بود و فکر میکرد در جامعه بودن هیچ خوشبختیای برای انسان نمیآورد. ما مجبوریم دولت و قانون و حکومت داشته باشیم و در جامعه زندگی کنیم. اگر بدون زور قانون ولمان میکردند همه مثل گرگ! همدیگر را تکهتکه میکردیم!
شما فکر میکنید کدامش درستتر است؟ حرفهای ارسطو یا هابز؟ اگر ارسطو درست میگوید چطور جامعهای بسازیم که خوشبختمان کند؟ اگر هابز درست میگوید میشود ترتیبی بدهیم که فقط خودمان گرگ برنده باشیم؟ ما حق دیگران را بخوریم ولی دیگران نتوانند این کار را با ما کنند! خوب است؟
مردم ایران در طول تاریخ طبق کدام نگاه پیش رفتهاند؟ نگاه ارسطویی یا هابزی؟
تعداد مشاهده (150) نظرات (0)
نظرات کاربران درباره خبر "کارسوق Gps2"
نظرتان را بیان کنید
نام:
لطفا نام را وارد کنيد
پست الکترونیکی:
پست الکترونیکی نامعتبر است
نظر:
لطفاً نظر خود را وارد نمایید
کد بالا را در محل مربوطه وارد نمایید
*
*
ارسال